کتاب قصه های من و بابا
جوجه قشنگم سلام یه چند وقتیه که گیر دادی به سری کتاب های من و بابام و هر شب چند قسمتشو میخونیم و کلی میخندیم و البته بگم که این بار سومه که داریم این کتابا رو میخونیم یه شب خیلی جدی بهم گفتی چرا ما یه کتاب نمینویسیم ؟ گفتم مثلا چه کتابی؟ گفتی قصه های من و مامان ،بعدش چند دقیقه صبر کردی و گفتی نه قصه های من و مامان و بابا . یعنی عاشقتم که اینقدر بابایی رو دوست داری که دقت میکنی یوقت تک نمونه ،بالاخره دختر بابایی دیگهههههه حالا خلاصه قراره یه کتاب بنویسیم با عنوان قصه های من و بابا و مامان البته بگم که عملا من این کتاب رو از وقتی که تو دلم بودی شروع کردم و یه جورایی این وبلاگ همین کتابی هست که دلت میخو...